نام هاي پسر ثبت احوال

در اين دسته بندي 336 مورد موجود مي باشد.
جستجوي نام مورد نظر :
جستجو در تمامي دسته بنديها
شروع با حرف شامل اسم دقيق مشابه
اسم معنای اسم
كامران

1- (در قديم) (به مجاز) آن كه در هر كاري موفق است، موفق 2- خجسته، مبارك 3- مسلط، چيره 4- (در حالت قيدي) با كامروايي و موفقيت

كامل

1- (عربي) آن ‌كه يا آنچه ويژگي‌هاي لازم را دارا است و كم و كاست ندارد، بي‌عيب، بي‌نقص 2- (به مجاز) داراي محاسن و خصوصيات مقبول 3- (در قديم) (به مجاز) دانا و فاضل 4- (در حالت قيدي) بدون عيب و كاستي، به خوبي 5- (در تصوف) ويژگي پيري كه مي‌تواند در نفوس تصرف و سالكان را تربيت كند؛ 6-(اَعلام) کتاب عربی از ابن اثیر، معروف به کامل ابن اثیر (ترجمه)، در تاریخ عمومی جهان تا سال 628 قمری (الکامل فی التاریخ).

كاموس

(اَعلام) (در شاهنامه) نام مبارزي كشاني كه پادشاه سنجاب بود وي از بهادران توران و از امراي زيردست افراسياب بود.

كامياب

(به مجاز) آن كه به خواست و آرزويش رسيده است، پيروز

كاميار

1- (در قديم) (به مجاز) كامياب 2- (در حالت قيدي) با شادي و با خوشحالي 3- (اَعلام) امير كمال‌الدين ابن اسحاق، قاضي ارزنجان يكي از بزرگان امراي علاءالدوله كيقباد سلجوقي [متوفي 635 قمری] مردي فقيه، سخنگو و حكيم مشرب و از شاگردان شيخ شهاب‌الدين سهروردي.

لطف الله

1- (عربي) بخشش پروردگار 2- (اَعلام) امیر سربداری خراسان (461-762 قمری) ، که پس از کشته شدن حیدر سربداری بر تخت نشست، ولی او هم پس از یک سال و چند ماه کشته شد.

لقمان

1- (عربي) (اَعلام) 1- سوره‌ي سي و يكم از قرآن كريم داراي سي و چهار آيه 2- شخصی که در قرآن از او به صورت مردی فرزانه یاد شده که فرزند خود را به خداپرستی و رفتار خوب پند می‌دهد و در ادبیات دوره‌ي اسلامی شهرت یافته است.

لهراسب

لُهراسب 1- (در اوستايي) به معني صاحب اسب تندرو 2- صفتی برای خورشید 3- (اَعلام) (در شاهنامه) لُهراسب سومین شاه سلسله‌ي كياني، که کیخسرو او را به جانشینی خود برگزید. او آتشکده‌ي آذر برزین را بنیان نهاد، 120 سال پادشاهی کرد و به دست ارجاسپ تورانی کشته شد.

لون

1-(عربي) لَون)، رنگ 2- (به مجاز) نوع، گونه 3- (اَعلام) شيمیدان آمریکایی متولد روسیه (1869-1940 میلادی) که به خاطر پژوهش هایش درباره‌ي اسیدهای نوکلئیک و تشکیل نوکلئوتیدها معروف شده، هم نویسه می‌باشد.

ليث

1- (عربي) سخت، شدید، لَیث 2- شير، اسد 3- (به مجاز) دلير و شجاع 4- (اَعلام) 1: لَیث ابن بختری مرادی از ياران امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در قرن 2 هجری، كه كنيه او ابوبصير بوده است. 2: چهارمین امیر سلسله‌ ي صفاریان (296-298 قمری) فارس را تصرف کرد ولی از سپاهیان خلیفه شکست خورد و اسیر شد و او را در بغداد کشتند.

ماجد

(عربي) داراي مجد و بزرگي، بزرگوار

ماديار

(ماد به معني مادر + يار = كمك كننده، ياور، مددكار) ياور و كمك كننده مادر، مددكار براي مادر

مارتيا

(پهلوي)1- آدمي، انسان 2- (اَعلام) نام پیشوای شورش عیلام در کتیبه‌ي بیستون، منسوب به داریوش اوّل

ماردين

1- نام يكي از شهرهاي كردستان تركيه است كه در دامنه‌ ي جنوبي قراجه داغ واقع است. 2- (اَعلام) جزيره مشرف بر دُنيسرودارا

مازيار

مترادف با ماه ايزديار، مازديار 1- صاحبِ كوه ماز 2- (اَعلام) پسر ونداد هرمز از فرزندان سوخراي بزرگ، وي از سال 208 هجري قمري از جانب مأمون حاكم طبرستان، رويان و دماوند شد و در اندك مدتي سراسر طبرستان را به تصرف درآورد وي از سال 224 هجري قمري به دستياري افشين از فرمان خليفه سرپيچيد و با بابك خرمدين پيمان بست. ولي كوهيار برادر وي به اميد اينكه خود بر طبرستان حكومت كند وسايل دستگيري مازيار را به ...

ماشاءالله

(عربي) 1- (شبه جمله) آنچه خداوند بخواهد، (برگرفته از قرآن كريم) 2- (به مجاز) هنگام تعجب و تحسين براي دفع چشم بد گفته مي‌شود، چشمِ بد دور 3- (اَعلام) ماشاءالله دانشمند یهودی ایرانی (حدود 200 هجری)، مؤلف کتابهایی در احکام نجوم، که به لاتینی ترجمه شده است و قدیمی‌ترین کتاب موجود درباره‌ي قیمت کالاها به زبان عربی است.

ماكان

1-(عربي) (در قديم) آنچه بوده است، آنچه شده 2- (اَعلام) نام پسر كاكي از سران ديالمه (قرن 3و 4 هجری) كه در آغاز نزد ابوالحسين ناصر در گرگان بسر مي‌برد و از سران با نفوذ او بود و مدتي از جانب وي بر «تميشه» حكومت مي‌كرد.

مالك

1-(عربي) آن كه صاحب مِلك يا املاكي است. 2- آن كه دارنده و صاحب اختيار چيزي يا كسي باشد. 3- از نام‌ها و صفات خداوند 4- (در اديان) ملك الموت گيرنده‌ي جان 5- (اَعلام) 1: مالكِ اشتر: صحابی پیامبر اسلام(ص) و سردار حضرت علي(ع) در جنگهای جمل و صفین. در هنگام عزیمت به مصر به عنوان والی آن سرزمین، به دست مخالفان مسموم شد. 2: مالک ابن انس، فقیه مسلمان از مردم مدینه (93-179 قمری) ، بنیانگذار مذهب مالکی، مذهب‌های ...

ماني

1- ماني (در لغت) به معني «انديشمند» است. 2- (اَعلام) (215-276 میلادی) بنيان‌گذار آئين مانوي، وي پسر «فاتك» بود و در ايام جواني به آموختن علوم و حكمت و غور و مطالعه در اديان زرتشتي و عيسوي و ساير دين‌هاي زمان خويش پرداخت و در 24 سالگي ادعاي پيامبري كرد و آئين خود را آشكار ساخت. آموزه‌هاي خود را در کتابی به نام شاپورگان نوشت و به نزد شاپور اول ساسانی برد و مورد پذیرش او قرار گرفت. ولی بعداً شاپور ...

ماهان

(اَعلام) 1- نام پسر كيخسرو، پسر اردشير، پسر قباد 2- نام يكي از شهرهاي استان كرمان 3- نام دشت بزرگي در مغربِ تبريز

Page:  « Prev ... 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 Next »