نام هاي پسر ثبت احوال

در اين دسته بندي 336 مورد موجود مي باشد.
جستجوي نام مورد نظر :
جستجو در تمامي دسته بنديها
شروع با حرف شامل اسم دقيق مشابه
اسم معنای اسم
اباذر

(عربي) اَباذر مترادف با ابوذر (اَعلام) جُندُب ابن جُناده (ابوذر غفاری) در قرن اول هجری يكي از مشهورترين صحابه پیامبر اسلام(ص) كه مي‌گويند او پس از چهار كس ايمان آورده است و در زمان عثمان خلیفه به خاطر مخالفت با تجمل و ثروت اندوزی مسلمانان به روستای رَبَذه در بیرون شهر مدینه تبعید شد و در آنجا درگذشت.

ابراهيم

1- (عبري) پدر عالي 2- (اَعلام) 1: سوره‌ ي چهاردهم از قرآن كريم داراي پنجاه و دو آيه؛ 2: از پيامبران بنی اسراییل، ملقب به خلیل الله، پدر اسحاق و اسماعیل، که گفته می شود معاصر همورابی بوده است و عربها و یهودیان خود را از تبار او می دانند. بنای کعبه منسوب به اوست 3: نام فرزند پیامبر اسلام(ص) در قرن اول هجری كه در كودكي وفات يافت .

ابو تراب

1- (عربی) پدرِ خاک 2- از کنیه‌هاي حضرت علی(ع)، امام اول شیعیان

ابو طالب

1-(عربی) پدرِ طالب به معني خواستار، خواهان، سالك 2- (اَعلام) عَبد مَناف ابن عبدالمطلب (قرن اول هجری) عمو، مرّبی و حامی پیامبر اسلام(ص) و پدر حضرت علی(ع)

ابوالحسن

1- (عربي) پدر حسن 2- (اَعلام) 1: ابوالحسن‌ علی ابن ابی‌طالب (ع) ( حضرت علی) 2: ابوالحسن علی ابن محمّد (ع) (امام علی النقی) 3: ابوالحسن علی ابن موسی (ع) (امام رضا) 4: ابوالحسن موسی ابن جعفر(ع) (امام موسی کاظم)

ابوالفتح

1- (عربي) پدرِ فتح و پيروزي 2- (اَعلام) ابوالفتح خان زند: شاه ایران (1169-1194 قمری) از سلسله‌ ي زند، پسرِ کریمخان زند

ابوالفضل

1- (عربي) پدر فضل با معاني برتري در دانش، اخلاق و هنر؛ دانش و معلومات؛ لطف و توجه و رحمت و احسان (كه از خداوند مي‌رسد)؛ سخاوت و بخشندگي 2- (اَعلام) ابوالفضل عباس(ع) (عباس بن علي)

ابوالقاسم

1- (عربي) پدر قاسم به معني بخش‌كننده، مقسم 2- (اَعلام) 1: كنيه‌ ي پیامبر اسلام(ص) 2: ابوالقاسم محمّد ابن حسن عسکری(ع) (حضرت مهدی)

ابوبكر

1- (عربي) پدر بَکر 2- (اَعلام) ابوبکر (عبدالله ابن ابی قحافه) نخستین خلیفه از خلفای راشدین در سال هاي11 تا 13 قمری و از یاران نزدیک پیامبر اسلام(ص)، ملقب به صدّیق

ابوذر

(عربي) (اَعلام) جُندُب ابن جُناده (ابوذر غفاری) در قرن اول هجری يكي از مشهورترين صحابه پیامبر اسلام(ص) كه مي‌گويند او پس از چهار كس ايمان آورده است و در زمان عثمان خلیفه به خاطر مخالفت با تجمل و ثروت اندوزی مسلمانان به روستای رَبَذه در بیرون شهر مدینه تبعید شد و در آنجا درگذشت.

اتابك

1- (تركي) پدربزرگ 2- (در قديم) در دوره‌ ي قاجار, لقبي كه به وزيران داده مي‌شد. 3- لقب هر يك از پادشاهان مستقل كه حكومت‌هاي محلي داشتند. 4- كسي كه پرورش فرزندان پادشاه و بزرگان را بر عهده داشت. 4- (اَعلام) میرزاعلی اصغرخان اتابک: دولتمرد ایرانی، (1274-1325 قمری) ملقب به امین سلطان، که در زمان سه پادشاه سه بار صدر اعظم شد و سرانجام به دست یکی از مجاهدان آذربایجانی کشته شد.

اجلال

(عربي)1- بزرگ داشتن، تجليل 2- شوكت و جلال، بلندي مقام، اِجلال 3- كبريا و عظمت پروردگار