نام هاي پسر ثبت احوال

در اين دسته بندي 336 مورد موجود مي باشد.
جستجوي نام مورد نظر :
جستجو در تمامي دسته بنديها
شروع با حرف شامل اسم دقيق مشابه
اسم معنای اسم
خاتم

1- (در صنايع دستي) نقوش و طرح‌هاي تزييني روي چوب 2- (در قديم) انگشتر، مهر تاييد، نگينِ انگشتر 3- (در قديم) (به مجاز) فرمان، حكم و پايان 4- (اَعلام) نام شهرستانی در جنوب استان يزد

خالد

1- (عربي) پاينده و جاويد 2- (اَعلام) 1: خالد ابن اسعد (قرن اول هجری) صحابی پيامبر اسلام(ص) و از مهاجران به حبشه 2) خالد ابن وليد (قرن اول هجری) سردار عرب، صحابی پيامبر اسلام(ص) که در فتح مکه شرکت داشت. فاتح حيره، شام و قِنَسرين 3) خالد برمکی (86-165 قمری) دولتمرد ايرانی از خاندان برمکيان، که همراه ابومسلم برای برانداختن امویان جنگيد، از مشاوران منصور خلیفه بود و نقشه‌ي شهر بغداد را طرح کرد.

خالق

1- (عربي) آن‌كه كسي يا چيزي را پديد مي‌آورد، به وجود آورنده، آفريننده 2- از نام‌هاي خداوند، خالِق

خرّم

1- سرسبز و با طراوت 2- شاد، خوشحال، خوب، خوش 3- فرخنده، مبارك

خسرو

1- (معرب پهلوي) پادشاه 2- (اَعلام) 1: شاه سلسله‌ي اشکانی (110-128 ميلادی) که در زمان او ترايانوس (تراژان) امپراتور روم به ايران تاخت و تيسفون را گرفت، ولی با مرگ او جانشينش هادريانوس با ايران صلح کرد و غنايم جنگی را به ايران پس داد. 2: خسرو انوشيروان، شاه ساسانی ملقب به انوشيروان عادل 3: خسرو پرويز، شاه سلسله‌ي ساسانی (590-628 ميلادی) پسر و جانشين هرمز چهارم 4: خسرو شاه، شاه سلسله‌ي غزنوی (547-555 قمری) ...

خشايار

1- دلير، نيرومند 2- (اَعلام) نام دو تن از شاهان هخامنشي 1: خشایارشای اول، شاه (485-465 پیش از میلاد) پسر و جانشین داريوش اول، که آتن را تسخیر کرد و آتش زد، در جنگ دریایی با یونان شکست خورد و به ایران بازگشت. 2: خشایارشای دوم، شاه ایران (424 پیش از میلاد) كه پس از 45 روز پادشاهی به دست برادرش کشته شد.

خشنود

1- خوشحال و راضي 2- (در قديم) قانع

خضر

1- (در تصوف) خضر مقامي ممتاز دارد و راهنماي سالكان است.2- (اَعلام) 1: حضرت خِضر، پيامبري كه بنا به روایات با شستشو در چشمه‌ي آب حیات عمر جاودان یافته است. او پیوسته گرد جهان می گردد و درماندگان را یاری می‌کند و گاه بر برخی اولیا ظاهر می‌شود. 2: خضر اتابک لر کوچک (692-93 قمری) که به دست حسام‌الدین عمر کشته شد.

خلف

1- (عربي) صالح، شايسته (فرزند) 2- جانشين 3- (به مجاز) پيروي كننده از پدر در اخلاق و كردار 4- (در قديم) فرزند

خليل

1- (عربي) دوست، دوست يكدل 2- (اَعلام) لقب حضرت ابراهيم(ع) در قرآن كريم. (سوره‌ي نساء آيه‌ي 125)

خليل الله

(عربي) مترادف خليل الرحمن 1- دوست خدا 2- (اَعلام) لقب حضرت ابراهيم(ع)

خليل‌الرحمان

(عربي) مترادف خليل الله، دوست خدا