اسم | معنای اسم |
---|---|
صارم |
1- (عربي) شمشير تيز 2- قطع كننده، بُرنده |
صالح |
1- (عربي) شايسته و درستكار، نيك، خوب، درست 2-(در قديم) داراي اعتقاد و عمل درست ديني 3- (اَعلام) پيامبر قوم ثمود به روايت قرآن، که چون آن قوم دعوت او را نپذیرفتند و شترش را کشتند، صاعقه ای آنان را نابود کرد. |
صامت |
1- (عربي) خاموش، بي صدا، ساكت 2- (در حالت قيدي) در حال سكوت 3- (در قديم) (به مجاز) طلا و نقره |
صانع |
1- (عربي) سازنده، آفريننده 2- (در قديم) صنعتگر 3- آفريدگار، خداوند |
صبيح |
1- (عربي) (به مجاز) زيبا و شاد 2- خندان و خوشحال |
صدرا |
(عربي ـ فارسي) (صدر + ا (پسوند نسبت)) 1- منسوب به صدر 2- (اَعلام) فيلسوف و متکلم ایرانی، معروف به صدرا، ملاصدرا و ملقب به صدرالدين و صدرالمتألهين. مؤلف اسفار در فلسفه و شرح چندین اثر فلسفی پیشینیان از قبیل شرح هِدایه، شواهد ربوبیه، شرح حکمت اشراق، همه به عربی و سه اصل به فارسی، در انتقاد از متعصبان. |
صدرالدين |
1- (عربي) پيشواي دين (اسلام) 2- لقبي است كه به بعضي از علماي اسلام دادهاند. 3- (اَعلام) صدرالدین محمّد شیرازی (ملاصدرا) |
صدرالله |
1- (عربي) (به مجاز) كسي كه برتري و مهتري او از سوي خداست. 2- (به تعبير عرفاني) داراي باطن و روح خدايي |
ضرغام |
1- (عربي)(ضَرغام، ضِرغام) شير درنده 2- (به مجاز) پهلوان دلاور |
ضيا (ضياء) |
(عربي) (در قديم) نور، روشني |
ضياءالحق |
(عربي) روشنائي و نورِ حق |
ضياءالدين |
1- (عربي) روشنايي دين 2- (در اعلام) نام چندين شخص از مشاهير تاريخي |
ضيغم |
(عربي) (ضِيغم، ضَيغم) 1- شير بيشه، شير قوي 2- (به مجاز) شجاع و دلير 3- (در اعلام) نام چند تن از اشخاص در تاريخ |
طارق |
1- (عربي) سورهي هشتاد و ششم از قرآن كريم داراي هفده آيه 2- (در قديم) هنگام شب آينده 3- (به مجاز) به معني وارد، عارض |
طالب |
1- (عربي) خواستار، خواهان 2- (در تصوف) سالك 3- (اَعلام) سید محمّد طالب آملي، شاعر ايرانی، ملک الشعرای دربار جهانگیر، شاه هند، از پیشگامان سبک هندی در شعر |
طاها |
(عربي) (طاها نگارش فارسيانه طه با معاني 1: بيستمين سوره از قرآن كريم داراي صد و سي و پنج آيه 2: طه به لغتِ طي «يا محمّد» ميباشد.) |
طاهر |
1- (عربي) پاك، پاكيزه 2- بيگناه، معصوم 3- (در قديم) (به مجاز) بي آلايش و بي غش 4- (اَعلام) 1: طاهر ابن عبدالله: چهارمین امیر سلسلهي طاهریان، معروف به طاهر ثانی 2: طاهر ذوالیمینین سردار ایرانی و بنیانگذار سلسلهي طاهریان 3: طاهر صفاری: سومین امیر سلسلهي صفاری، که در جنگ با هواداران خلیفه شکست خورد، همراه برادرش اسیر و به بغداد فرستاده شد. |
طلحه |
1- (عربي) (در گياهي) درختي خاردار كه شترها از آن ميچرند، درخت موز 2- (اَعلام) 1: صحابی پيامبر اسلام(ص) و از نخستین مسلمانان که بعدها در مخالفت با حضرت علی(ع) با زُبَیر همدست شد و هر دو در جنگ جمل کشته شدند 2: دومین امیر، سلسلهي طارهیان، برادر عبدالله ابن طاهر و علی ابن طاهر |
طه |
(عربي) (طاها) (اَعلام) 1: بيستمين سوره از قرآن كريم داراي صد و سي و پنج آيه 2) طه به لغتِ طي «يا محمّد» ميباشد يعني اي محمّد، و به قولي نام پیامبر اسلام(ص) ميباشد. |
طه حسين (طاها حسين) |
1- (عربي)از نامهای مرکب طه(طاها) و حسین 2- (اَعلام) (1973-1889 میلادی) اديب، نویسنده و دولتمرد مصری که در شش سالگی نابینا شد و با وجود آن به تحصیل در دانشگاههای مصر و فرانسه موفق شد و درجه دکتری دریافت کرد، و از آن پس در دانشگاههای مصر به تدریس پرداخت. |