(عربي) مؤنث عاقل به معني 1- آن كه از سلامت عقل برخوردار است 2- آن كه عقلش خوب كار مي‌كند 3- داراي بهره‌ي هوشي بالا 4- خردمند

1- (عربي) كيهان، پهنه‌ ي كره‌ ي زمين و آنچه در آن است، جهان 2- (به مجاز) حالت و وضعيت

(عربي) مؤنث عالِم به معناي دانشمند، آگاه

(عربي) مؤنث عالي با معاني 1- عنواني احترام آميز براي زنان 2- عالي مقام (زن)

1- (عربي) زن نيكو حال 2- (اَعلام) همسر پیامبر اسلام(ص) و دختر ابوبكر خلیفه كه در سال دوم هجری به همسری پیامبر(ص) درآمد. در جنگ جمل بر ضدّ حضرت علی(ع) شرکت جست. پس از شکست به مدینه بازگشت و در همانجا درگذشت.

(عربي) (در قدیم) نوعی ماده ی خوش بو کننده که از ترکیب مشک، گلاب، زعفران، و بعضی مواد دیگر تهیه می شد و آن را برای خوش بویی همراه داشتند یا در مجالس می سوزاندند.

(عربي) گیسوی بافته و آویخته (غَدیرَة)

1- (عربي) نوعي آهوي ظريف اندام و بسيار تندرو با چشمان درشت سياه 2- (در قديم) (به مجاز) معشوقه‌ي زيبا

1-(عربي) (در قديم) نوعي آهو بره‌ ي ماده 2- (به مجاز) آفتاب، چشمه‌ ي آفتاب 3- (اَعلام) به قولي نام مادر امام چهارم علي ابن حسين(ع) بوده است.

1-(عربي) (در ادبيات) نوعي شعر، شعر عاشقانه 2- (در موسيقي ايراني) هر نوع سخن آهنگين (معمولاً به زبان فارسي) كه به آواز يا همراه سازها خوانده مي‌شده است.

1- (در گياهي) گلي كه شكفته نشده و هنوز گلبرگ‌ها و كاسبرگ‌هايش فشرده و جمع‌اند 2- (در قديم) (به مجاز) دهان كوچك و زيباي معشوق

1- (عربي) پرنده‌اي از خانواده‌ ي كبوتر، كوكو، صلصل 2- (در قديم) (در موسيقي ايراني) از اصول موسيقي قديم، فاخته ضرب 3- (اَعلام) دختر ابوطالب و خواهر اميرالمؤمنين(ع) مكني (كنيه‌ ي او) به ام هاني

(عربي) مؤنث فاخر به معناي 1- گران‌بها، با ارزش 2- عالي 3- نيكو

(عربي) زنِ نجات دهنده، زنِ آزاد كننده

(عربي) نجات بخش، منجی

(عربي) مؤنث فاضل با معاني 1- داراي فضيلت و برتري در علم به ويژه علوم ادبي 2- (در قديم) نيكو، پسنديده به ويژه آنچه داراي جنبه يا اجر معنوي است .

(عربي) مؤنث فاطِر با معاني 1 - آفریننده ، خالق 2 - روزه گشاینده ، افطار کننده

1- (عربي) دراصطلاح عرب به زني گفته مي شود كه فرزند خود را از شير باز گرفته است. 2- (اعلام) فاطمه نام دختر پيامبر اسلام (ص) است. 3- (اعلام) فاطمه بنت اسد مادر حضرت علي (ع) است.

(عربي) از نام‌هاي مركب (به معني هر كدام جداگانه مراجعه شود.)

(عربي) از نام‌هاي مركب (به معني هر كدام جداگانه مراجعه شود.)