نام هاي دختر ثبت احوال

در اين دسته بندي 475 مورد موجود مي باشد.
جستجوي نام مورد نظر :
جستجو در تمامي دسته بنديها
شروع با حرف شامل اسم دقيق مشابه
اسم معنای اسم
پارلا

( تركي ) به معني درخشنده و نوراني

پارميدا

1-(اَعلام) نام دختر برديا و نوه کوروش پادشاه هخامنشی، مترادف پارميس و پارمين 2- تغییر یافته نام اوستایی پرومیثه یا پرومیزد به معنی بانوی دانا دانشمند یا بانوی پرمهر و پرعهدو پیمان 3-بهشت کوچک 4-دختر باران (عروس باران)

پارميس

1-(اَعلام) نام دختر برديا و نوه کوروش پادشاه هخامنشی، مترادف پارميدا و پارمين 2- تغییر یافته نام اوستایی پرومیثه یا پرومیزد به معنی بانوی دانا دانشمند یا بانوی پرمهر و پرعهدو پیمان 3-بهشت کوچک 4-دختر باران (عروس باران)

پارمين

1-(اَعلام) نام دختر برديا و نوه کوروش پادشاه هخامنشی، مترادف پارميدا و پارميس 2- تغییر یافته نام اوستایی پرومیثه یا پرومیزد به معنی بانوی دانا دانشمند یا بانوی پرمهر و پرعهدو پیمان 3-بهشت کوچک 4-دختر باران (عروس باران)

پانته‌آ

1-(اَعلام) زن زيبايي از اهالي شوش كه زيباترين زن آسيا به شمار مي‌رفت (همسر آرتاداس که مادها او را به کورش هدیه کردند اما نپذیرفت)2- از اسامي باستاني

پانيا

به معني محافظ و نگهدارنده

پانيذ

مترادف با فانيذ 1 - شکر سرخ 2 - قند مکرر، شکر قلم ، شکربرگ 3 - نوعی حلوا مانند شکر لیکن از آن غلیظ تر که از شکر و روغن و بادام تلخ و خمیر می ساختند، سکرالعشر

پديده

1- (در فلسفه) آنچه اتفاق مي‌افتد يا وجود دارد و مي‌توان آن را تجربه كرد 2- پديدار 3- (به مجاز) شخص، چيز يا حادثه‌ي چشمگير

پرتو

1- شعاعي كه از منبع نوراني يا گرما ساطع مي‌شود، درخشش، تلألو، روشنايي؛ 2- (به مجاز) اثر، تأثير

پرديس

1- متردف فردوس، بهشت 2- (در قديم) (در ساختمان) فضاي سبز و گل كاري شده‌ ي اطراف ساختمان

پرسا

پرسنده، جستجوگر، پرسشگر، پُرسا

پرژین

(کردی) پرچین، حصار، پَرژین ، پرچینی از گلهای ریز به دور باغات