نام هاي دختر ثبت احوال

در اين دسته بندي 475 مورد موجود مي باشد.
جستجوي نام مورد نظر :
جستجو در تمامي دسته بنديها
شروع با حرف شامل اسم دقيق مشابه
اسم معنای اسم
فاطمه سيما

(عربي) از نام‌هاي مركب (به معني هر كدام جداگانه مراجعه شود.)

فاطمه عذرا

(عربي) از نام‌هاي مركب (به معني هر كدام جداگانه مراجعه شود.)

فاطمه‌ حورا

(عربي) از نام‌هاي مركب (به معني هر كدام جداگانه مراجعه شود.)

قدسي

(عربي ـ فارسي) (منسوب به قدس) 1- مربوط به عالم بالا، مربوط به عالم مجردات، ملكوتي 2- (در قديم) (به مجاز) فرشته

قدسيه

(عربي) مؤنث قُدسي با معاني (عربي ـ فارسي) (منسوب به قدس) 1- مربوط به عالم بالا، مربوط به عالم مجردات، ملكوتي 2- (در قديم) (به مجاز) فرشته

قديره

(عربي) مؤنث قدير با معاني 1- توانا، قادر 2- از نام‌ها و صفات خداوند

قمر

1-(عربي) (در نجوم) ماه 2- جِرم آسماني كه دور سياره‌اي بچرخد 3- (اَعلام) سوره‌ ي پنجاه و چهارم از قرآن كريم داراي پنجاه و پنج آيه 4- (در قديم) (به مجاز) زن زيباروي

قمر سيما

1- (عربي) ويژگي آن كه چهره‌اش مثل ماه مي‌باشد 2-(به مجاز) زيبارو

قمرالزمان

1- (عربي) ماه دوران 2- (اَعلام) نام يكي از اشخاص هزار و يك شب (الف ليله وليله)

كارين

دور و بعيد

كارينا

(اَعلام) چهارمين سرزمين از سرزمين‌هاي تابعه‌ ي پارت كه به واسطه‌ي ولات (جمعِ والي) اداره مي‌شده‌اند.

كازيوه

(کردی) سپیدی صبح که همه افق را فرا گیرد.

كاظمه

(عربي) مؤنث كاظم 1- (در قديم) فرو خورنده خشم 2- (اَعلام) لقب امام موسي ابن جعفر(ع) هفتمين امام شيعيان

كامله

(عربي) مؤنث كامل با معاني 1- آن ‌كه يا آنچه ويژگي‌هاي لازم را دارا است و كم و كاست ندارد، بي‌عيب، بي‌نقص 2- (به مجاز) داراي محاسن و خصوصيات مقبول 3- (در قديم) (به مجاز) دانا و فاضل 4- (در حالت قيدي) بدون عيب و كاستي، به خوبي 5- (در تصوف) ويژگي پيري كه مي‌تواند در نفوس تصرف و سالكان را تربيت كند.

كامليا

1-(فرانسوي) گلهای درشت و زیبا به رنگهای سفید و صورتی که در بهار ظاهر می‌شوند. 2- درختچه‌ ي زینتی و همیشه سبز این گل که از خانواده‌ ي چای است و برگهای براق و بیضی شکل دارد.

كاني

1- منسوب به كان، مربوط به كان، معدني، استخراج شده از كان 2- (به مجاز) داراي ارزش و قيمت

كانياو

(کردی) 1- آب چشمه 2- زمینی که با آب چشمه آبیاری شود 3- گیاهی که با آب چشمه سیراب شود.

كبري (كبرا)

1-(عربي) مؤنث اكبر با معاني بزرگ، كبير، بزرگتر 2- (اَعلام) لقب زينب كبري(س) دختر حضرت علي(ع)

كتايون

1- (اَعلام) دختر قیصر روم و زن گشتاسب و مادر اسفنديار كه نام ديگرش را ناهيد گفته‌اند. 2- زن پادشاه بزرگ، زنی که شهنشاه و پادشاه بزرگ باشد، جهان بانو

لادن

1-(اَعلام) (در شاهنامه) نام محلي كه گودرز و طوس با پيران در آنجا جنگيد.2- (در گياهي) گل زينتي به رنگ زرد، قرمز يا نارنجي 3- گياه اين گل كه علفي يا پايا و رونده يا بالارونده است و گل و برگ آن مصرف دارويي دارد. 4- (در قديم) نوعي صمغ گياهي معطر

Page:  « Prev ... 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22... Next »