نام هاي دختر ثبت احوال

در اين دسته بندي 475 مورد موجود مي باشد.
جستجوي نام مورد نظر :
جستجو در تمامي دسته بنديها
شروع با حرف شامل اسم دقيق مشابه
اسم معنای اسم
طریفه

(عربي) مؤنث طَریف به معني نو و تازه

طلا

1- (عربي) زر، فلزي زرد رنگ و قيمتي 2- (به مجاز) هر شيئي يا هر شخص بسيار ارزشمند

طلايه

(عربي) (به مجاز) نشانه يا جلوه‌ ي نخستين از هر چيز كه پيش از ديگر نشانه‌ها نمايان شود.

طلعت

(عربي) (در قديم) چهره، روي

طلوع

1- (عربي) دميدن و برآمدنِ خورشيد و مانند آن 2- (به مجاز) ابتداي روز 3- (به مجاز) آغاز پيدايش چيزي 4-(در نجوم) پيدايي و آشكار شدن ستاره هنگامي كه تحت‌الشعاع خورشيد نباشد، مقابلِ غروب

طليعه

(عربي) (به مجاز) طلايه به معناي نشانه يا جلوه‌ ي نخستين از هر چيز كه پيش از ديگر نشانه‌ ها نمايان شود.

طناز

1-(عربي) ويژگي زن يا دختري كه ظاهري زيبا و حركات و رفتاري دلنشين و همراه با ناز و عشوه دارد 2-(به مجاز) بسيار زيبا، دلنشين و فريبنده 3- (در قديم) آن كه به كنايه و از روي طنز و ريشخند سخن مي‌گويد، طنز گو و ايرادگير

طنين

1- (عربي) انعكاس صوت، پژواك 2- حالتي از صدا كه داراي تأثير و نفوذ باشد 3- خوش آهنگي

طهورا

1-(عربي) از واژه‌هاي قرآني به معني پاك كننده، تطهير كننده 2- (به مجاز) پاك و پاكيزه

طوبي

1- (عربي) مؤنث اطيب به معني پاكيزه‌ تر، پاكيزه، نيكو 2-(در قديم) طوبي به صورت شبه جمله به معني خوشا (برگرفته از قرآن كريم) 3-(معرب از عبري) خير، شادي، سعادت، بهشت 4- درختي در بهشت

طوعه

1-(عربي) اطاعت، فرمانبري 2- (اَعلام) نام زني كه مسلم ابن عقيل به خانه او پناه برد.

طيبه

(عربي) مؤنث طيب به معني پاک، پاکیزه، مطهر

ظريف

1- (عربي) داراي اجزا يا ساختار نازك، باريك و همراه با ظرافت و تناسب 2- ويژگي آن كه (به ويژه زن) اندامي كوچك، ريز نقش، و متناسب يا حركات و رفتاري همراه با ظرافت و نرمي دارد 3- (به مجاز) دقيق يا شايسته‌ ي توجه و باريك انديشي 4- داراي ظرافت، نرمي و تناسب 5- (به مجاز) سنجيده و هوشمندانه داراي ظرافت طبع، نكته سنج و نكته دان 6- (به مجاز) بذله گو، شوخ، خوش زبان، شيرين گفتار

ظريفه

(عربي) مونث نام ظريف (هر دو براي نام دختر كاربرد دارد.)

عابده

(عربي) مؤنث عابد به معناي بسيار عبادت مي‌كند

عادله

(عربي) مؤنث عادل به معناي دادگر

عارفه

1- (عربي) مونث عارف به معني 1: آن که از راه ریاضت و تهذیب نفس و تفکر، به معرفت خداوند دست می‌یابد ۲: آن که نسبت به چیزی آگاهی دارد، شناسنده ۳: دانا، آگاه، دانشمند 2- (در قديم) مهرباني و نيكي (عارفت)

عاصفه

(عربي) مونث عاصف به معني 1- (در قديم) تند، سخت، شديد 2- باد تند و شديد، تندباد

عاصمه

(عربي) مؤنث عاصِم به معني 1- (در قديم) نگه‌دارنده، محافظ، بازدارنده (از خطا)، منع كننده 2- (اَعلام) 1) يكي از قُراء سبعه‌ي قرآن (قاريان هفت گانه) 2- نام يكي از ياران امام كاظم (ع)

عاطفه

(عربي) محبت، مهرباني، مهر، عطوفت

Page:  « Prev ... 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20... Next »