دور و بعيد

(اَعلام) چهارمين سرزمين از سرزمين‌هاي تابعه‌ ي پارت كه به واسطه‌ي ولات (جمعِ والي) اداره مي‌شده‌اند.

(کردی) سپیدی صبح که همه افق را فرا گیرد.

(عربي) مؤنث كاظم 1- (در قديم) فرو خورنده خشم 2- (اَعلام) لقب امام موسي ابن جعفر(ع) هفتمين امام شيعيان

(عربي) مؤنث كامل با معاني 1- آن ‌كه يا آنچه ويژگي‌هاي لازم را دارا است و كم و كاست ندارد، بي‌عيب، بي‌نقص 2- (به مجاز) داراي محاسن و خصوصيات مقبول 3- (در قديم) (به مجاز) دانا و فاضل 4- (در حالت قيدي) بدون عيب و كاستي، به خوبي 5- (در تصوف) ويژگي پيري كه مي‌تواند در نفوس تصرف و سالكان را تربيت كند.

1-(فرانسوي) گلهای درشت و زیبا به رنگهای سفید و صورتی که در بهار ظاهر می‌شوند. 2- درختچه‌ ي زینتی و همیشه سبز این گل که از خانواده‌ ي چای است و برگهای براق و بیضی شکل دارد.

1- منسوب به كان، مربوط به كان، معدني، استخراج شده از كان 2- (به مجاز) داراي ارزش و قيمت

(کردی) 1- آب چشمه 2- زمینی که با آب چشمه آبیاری شود 3- گیاهی که با آب چشمه سیراب شود.

1-(عربي) مؤنث اكبر با معاني بزرگ، كبير، بزرگتر 2- (اَعلام) لقب زينب كبري(س) دختر حضرت علي(ع)

1- (اَعلام) دختر قیصر روم و زن گشتاسب و مادر اسفنديار كه نام ديگرش را ناهيد گفته‌اند. 2- زن پادشاه بزرگ، زنی که شهنشاه و پادشاه بزرگ باشد، جهان بانو