نام هاي مذهبي و قرآني

در اين دسته بندي 409 مورد موجود مي باشد.
جستجوي نام مورد نظر :
جستجو در تمامي دسته بنديها
شروع با حرف شامل اسم دقيق مشابه
اسم معنای اسم
طيبه

(عربي) مؤنث طيب به معني پاک، پاکیزه، مطهر

ظاهر

1- (عربي) آشكار، نمايان، بخش آشكار، هويدا، يا بيروني از هر چيز يا هر شخص در مقابلِ باطن 2- (اَعلام) 1: ابونصر محمّد ابن ناصر خلیفه‌ي عباسی (622-623 قمری) 2: علی ابن منصور خلیفه‌ي فاطمی مصر(411-427 قمری).

ظريف

1- (عربي) داراي اجزا يا ساختار نازك، باريك و همراه با ظرافت و تناسب 2- ويژگي آن كه (به ويژه زن) اندامي كوچك، ريز نقش، و متناسب يا حركات و رفتاري همراه با ظرافت و نرمي دارد 3- (به مجاز) دقيق يا شايسته‌ ي توجه و باريك انديشي 4- داراي ظرافت، نرمي و تناسب 5- (به مجاز) سنجيده و هوشمندانه داراي ظرافت طبع، نكته سنج و نكته دان 6- (به مجاز) بذله گو، شوخ، خوش زبان، شيرين گفتار

ظريفه

(عربي) مونث نام ظريف (هر دو براي نام دختر كاربرد دارد.)

ظفر

(عربي) پيروزي، نصرت

ظهير

1- (عربي) (در قديم) پشتيبان، ياور 2- (اَعلام) ظهير فاريابي در قرنِ 6 هجری، مشهور به ظهیرالدین طاهر ابن محمّد شاعر معروفِ ایرانی، که پس از سفر به خراسان، تبرستان و اصفهان، در تبریز اقامت گزید و در همانجا درگذشت.

عابد

(عربي) آن كه بيشترين اوقات زندگي‌اش را به عبادت خدا و خلوت و مناجات با او مي‌گذرانَد، عبادت كننده

عابده

(عربي) مؤنث عابد به معناي بسيار عبادت مي‌كند

عابدين

(عربي) جمع عابد به معني آن كه بيشترين اوقات زندگي‌اش را به عبادت خدا و خلوت و مناجات با او مي‌گذرانَد، عبادت كننده

عابس

1- (عربي) عبوس، اخمو، ترشروی 2- (به مجاز) شجاع و بی باک 3- (اعلام) 1: عابِس مرادی از سرداران عصر اموی كه چندی نیز حاکم فُسطاط و قاضی و رئیس شرطة بصره بود.2: عابِس ابن ابی شبیب، یکی از یاران نامی امام حسین(ع). او از مردان برجسته و برازنده ی شیعه و مردی دلیر، سخنور و پارسا از بنی شاکر بوده است.

عادل

(عربي) آن كه اعمال و رفتارش مطابق با عدالت، انصاف و قانون است، دادگر

عادله

(عربي) مؤنث عادل به معناي دادگر

عارف

1- (عربي) (در تصوف) آن كه از راه رياضت و تهذيب نفس و تفكر، به معرفت خداوند دست مي‌يابد 2- آن كه نسبت به چيزي آگاهي دارد، شناسنده 3- دانا، آگاه، دانشمند 4- (اَعلام) تخلّص ابوالقاسم قزوینی، شاعر و موسیقیدان ایرانی، (1261-1312 قمری) سازنده‌ ي نخستین تصنیف‌هاي سیاسی و ملی. ده سال پایان عمرش را در همدان به حال تبعید گذراند. در جوار مقبره ابن سینا دفن شده است.

عارفه

1- (عربي) مونث عارف به معني 1: آن که از راه ریاضت و تهذیب نفس و تفکر، به معرفت خداوند دست می‌یابد ۲: آن که نسبت به چیزی آگاهی دارد، شناسنده ۳: دانا، آگاه، دانشمند 2- (در قديم) مهرباني و نيكي (عارفت)

عاشور

1- (عربي) عاشورا 2- روز دهم ماه محرم كه روز شهادت امام حسين(ع) است.

عاصفه

(عربي) مونث عاصف به معني 1- (در قديم) تند، سخت، شديد 2- باد تند و شديد، تندباد

عاصم

1- (عربي) (در قديم) نگه‌ دارنده، محافظ، بازدارنده (از خطا)، منع كننده، عاصِم 2- (اَعلام) 1: يكي از قُراء سبعه‌ي (قاريان هفت گانه) قرآن 2: نام يكي از ياران امام كاظم (ع).

عاصمه

(عربي) مؤنث عاصِم به معني 1- (در قديم) نگه‌دارنده، محافظ، بازدارنده (از خطا)، منع كننده 2- (اَعلام) 1) يكي از قُراء سبعه‌ي قرآن (قاريان هفت گانه) 2- نام يكي از ياران امام كاظم (ع)

عاصِف

1- (عربي) (در قديم) تند، سخت، شديد 2- باد تند و شديد، تندباد

عاطفه

(عربي) محبت، مهرباني، مهر، عطوفت

Page:  « Prev ... 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16... Next »