اسم | معنای اسم |
---|---|
ماجد |
(عربي) داراي مجد و بزرگي، بزرگوار |
ماجده |
(عربي) مؤنث ماجد به معني بزرگوار |
ماريه |
1- زنِ سفيد و براق، بسيار درخشنده 2- (اَعلام) نام همسر قبطي پیامبر اسلام(ص) و مادر ابراهيم ابن محمّد پسر پیامبر اسلام(ص) |
ماشاءالله |
(عربي) 1- (شبه جمله) آنچه خداوند بخواهد، (برگرفته از قرآن كريم) 2- (به مجاز) هنگام تعجب و تحسين براي دفع چشم بد گفته ميشود، چشمِ بد دور 3- (اَعلام) ماشاءالله دانشمند یهودی ایرانی (حدود 200 هجری)، مؤلف کتابهایی در احکام نجوم، که به لاتینی ترجمه شده است و قدیمیترین کتاب موجود دربارهي قیمت کالاها به زبان عربی است. |
ماكان |
1-(عربي) (در قديم) آنچه بوده است، آنچه شده 2- (اَعلام) نام پسر كاكي از سران ديالمه (قرن 3و 4 هجری) كه در آغاز نزد ابوالحسين ناصر در گرگان بسر ميبرد و از سران با نفوذ او بود و مدتي از جانب وي بر «تميشه» حكومت ميكرد. |
مالِك |
1-(عربي) آن كه صاحب مِلك يا املاكي است. 2- آن كه دارنده و صاحب اختيار چيزي يا كسي باشد. 3- از نامها و صفات خداوند 4- (در اديان) ملك الموت گيرندهي جان 5- (اَعلام) 1: مالكِ اشتر: صحابی پیامبر اسلام(ص) و سردار حضرت علي(ع) در جنگهای جمل و صفین. در هنگام عزیمت به مصر به عنوان والی آن سرزمین، به دست مخالفان مسموم شد. 2: مالک ابن انس، فقیه مسلمان از مردم مدینه (93-179 قمری) ، بنیانگذار مذهب مالکی، مذهبهای ... |
ماهر |
(عربي) آن كه در انجام كار و فن هنري استاد باشد و آن را بخوبي انجام دهد، حاذق، چيره دست |
ماهِد |
1- (عربي) گسترنده، گستراننده 2- نامي از نام هاي باري تعالي |
مبينا |
آشكار و روشن،از اسامي كلام وحي |
مكرمه |
مورد احترام واقع شده، بانوي محترم |
مُهَنّا |
گوارا و خوش |