اسم | معنای اسم |
---|---|
يارالله |
(فارسي ـ عربي) دوست خدا |
ياسر |
1- (عربي) شتركُش كه گوشت قسمت كند. 2- آسان 3- چپ، طرف چپ 4- (اَعلام) نام صحابي مشهور پدرِ عمار، که خود و همسرش (سمیّه) به خاطر پذیرش اسلام، شکنجه شدند و به شهادت رسیدند. |
ياسين |
(عربي) (اَعلام) سوره ي سي و ششم از قرآن كريم، داراي صدو هشتاد و يك آيه ( يس) |
يامين |
ﻧﺎﻡ ﻫﻤﺴﺮ حضرت ﯾﻌﻘﻮﺏ |
يحيي |
1- (عبري) به معني «تعميد دهنده» 2- (اَعلام) 1: نام پسر زكريّا از پيامبران بني اسرائيل 2: شاه یحیی، شاه بخشی از ایران (حدود 786-795 قمری) از سلسله ي آل مظفر، که مدتی بر یزد، اصفهان و فارس حکومت کرد. با اینکه نسبت به امیر تیمور از در اطاعت درآمد، ولی سرانجام به فرمان او کشته شد. 3: یحیی امیر سربداری (753-759 قمری)، که طُغاتیمور، امیر مغول را کشت و خود نیز مدتی بعد به دست برادر زنش کشته شد. 4: یحیی برمکی، (... |
يدالله |
1- (عربي) دست خدا 2- (به مجاز) قدرت خداوند. (برگرفته از قرآن كريم، آيه ي 69 سورهي مائده) |
يسرا (يسري) |
1-(عربي) آسان، فراخي، به آساني، به سهولت 2- (در قديم) چپ، طرف چپ، يُسرا در مقابلِ يُمني |
يسنا |
(اوستايي) يَسنا هم ريشه با يشت، در لغت به معني پرستش، ستايش، نماز، جشن و در اصطلاح نام يكي از بخشهاي پنجگانه ي اوستا و مهمترين آنهاست. |
يمنا |
1- (عربي) (در قديم) راست، سمت راست، ، يُمني در مقابلِ يُسري 2- مبارك، بسيار با بركت |
يوكابد |
1- (عبري) به معني «خداوند مجداست» 2- (اَعلام) مادر هارون و موسي و مريم و عمه ي زوجه ي عمرام لاوي. |