نام هاي مذهبي و قرآني

در اين دسته بندي 409 مورد موجود مي باشد.
جستجوي نام مورد نظر :
جستجو در تمامي دسته بنديها
شروع با حرف شامل اسم دقيق مشابه
اسم معنای اسم
فؤاد

(عربي) 1- دل، قلب 2- (اَعلام) نام دو تن از فرمانروایان مصر 1: فؤاد اول، شاه (1917-1936 میلادی) 2: فؤاد دوم: آخرین شاه مصر (1952-1953 میلادی)، کودک خردسال فاروق، که پس از استعفای او شاه شد و با اعلام نظام جمهوری در مصر خلع شد.

فائز

1- (عربي) (در قديم) نايل 2- رستگار، رستگار شونده 3- پيروز، پيروزي يابنده

فائزه

نائل، رستگار، پيروز شده، از اسامي قراني

فائق

1- (عربي) دارای برتری، مسلط، چیره، عالی، برگزیده 2- (اَعلام) فائق، داستان نویس ترک، مؤلف مجموعه داستانهای سماور، شرکت، آدم بی مصرف و در کوه عالم ماری هست.

فائقه

پيروز شده

فاتح

1- (عربي) گشاينده و فتح كننده‌ ي سرزمين‌ها در جنگ، پيروز 2- (در حالت قيدي) با حالت برنده و پيروز

فاخته

1- (عربي) پرنده‌اي از خانواده‌ ي كبوتر، كوكو، صلصل 2- (در قديم) (در موسيقي ايراني) از اصول موسيقي قديم، فاخته ضرب 3- (اَعلام) دختر ابوطالب و خواهر اميرالمؤمنين(ع) مكني (كنيه‌ ي او) به ام هاني

فاخر

1- (عربي) گران‌بها، با ارزش 2- عالي 3- نيكو

فاخره

(عربي) مؤنث فاخر به معناي 1- گران‌بها، با ارزش 2- عالي 3- نيكو

فاديه

(عربي) زنِ نجات دهنده، زنِ آزاد كننده

فادیا

(عربي) نجات بخش، منجی

فارهه

دختر زيبا و با نمك

فاروق

(عربي) 1- (در قديم) تميز دهنده و فرق گذارنده 2- (اَعلام) 1: لقب عمرابن خطاب (خليفه‌ي دوم)، از صحابه‌ي پیامبر اسلام(ص) 2) شاه مصر (1936-1952 میلادی)، که با کودتای نظامی به رهبری محمّد بخیت و جمال عبدالناصر برکنار شد و در ایتالیا درگذشت.

فارِس

1- (عربي) (در قديم) سوار بر اسب 2- (به مجاز) دلاور، جنگجو

فاضل

1- (عربي) داراي فضيلت و برتري در علم به ويژه علوم ادبي 2- (در قديم) نيكو، پسنديده به ويژه آنچه داراي جنبه يا اجر معنوي است. 3- (اَعلام) 1: فاضل قمی، (1152-1231 قمری) فقیه شیعه‌ي ایرانی، مؤلف قوانینُ الاصول، مرشدُالعوام، جامعُ‌الشتات و رد علی الصوفیه والغُلات 2: فاضل گروسی، (1198-1253 قمری) لقب محمّد بایندری، ادیب، منشی و شاعر ایرانی، مؤلف انجمن خاقان. از پیشگامان تجدد در نثر فارسی.

فاضله

(عربي) مؤنث فاضل با معاني 1- داراي فضيلت و برتري در علم به ويژه علوم ادبي 2- (در قديم) نيكو، پسنديده به ويژه آنچه داراي جنبه يا اجر معنوي است .

فاطره

(عربي) مؤنث فاطِر با معاني 1 - آفریننده ، خالق 2 - روزه گشاینده ، افطار کننده

فاطمه

1- (عربي) دراصطلاح عرب به زني گفته مي شود كه فرزند خود را از شير باز گرفته است. 2- (اعلام) فاطمه نام دختر پيامبر اسلام (ص) است. 3- (اعلام) فاطمه بنت اسد مادر حضرت علي (ع) است.

فاطمه زهرا

(عربي) از نام‌هاي مركب (به معني هر كدام جداگانه مراجعه شود.)

فاطمه سما

(عربي) از نام‌هاي مركب (به معني هر كدام جداگانه مراجعه شود.)

Page:  1 2 Next »