نام هاي مذهبي و قرآني

در اين دسته بندي 409 مورد موجود مي باشد.
جستجوي نام مورد نظر :
جستجو در تمامي دسته بنديها
شروع با حرف شامل اسم دقيق مشابه
اسم معنای اسم
نايف

1- (عربي) مرتفع 2- (اَعلام) نام يكي از دليران مردم نجد از بزرگان و رؤساي باديه نشين

نور

از اسامي خداوند (نور آسمانها و زمين)

نورا

1- نوراني درخشان 2- (به مجاز) زيبا

هابيل

1- (عبري) به معني «نفس يا بخار» 2- (اَعلام) (در تورات) دومين پسر حضرت آدم كه داستان وي و برادرش (قابيل) نیز در قرآن سوره‌ي مائده، آيه 30 آمده است. او به دست برادرش (قابیل) کشته شد.

هاتف

1- (عربي) ندا دهنده‌اي كه صدايش شنيده شود اما خودش ديده نشود، مانند فرشته‌ ي ندا دهنده‌ ي غيبي، سروش 2- (در عرفان) در اصطلاح، داعي و منادي حق كه در دل سالك متجلي شود و او را توفيق سلوك عنايت كند. 3- (اَعلام) هاتف، تخلص سیّد احمد حسینی، شاعر و پزشک ایرانی قرن 12هجري

هاجر

1-(عبري) به معني فرار 2- (اَعلام) همسر دوم حضرت ابراهيم خليل(ع)، کنیز همسر اولش ساره، مادر اسماعيل(ع). به روایت تورات و قرآن. (هاجر در ادبياتِ يهود نشانه‌ي بندگي در شريعت است.)

هادي

1- راهنما، هدايتگر 2- (اَعلام) از القاب امام علي النقي امام دهم شيعيان است.

هاديه

(عربي) مؤنث هادي با معاني 1- راهنما 2- هادي از القاب امام علي النقي امام دهم شيعيان است.

هارون

1- (عبري) (در قديم) قاصد و پيك شاه كه زنگوله‌اي بر كمر مي‌بست تا راه داران مانع او نشوند. 2- نگهبان، پاسبان 3- (اَعلام) 1: (در تورات) نام برادر بزرگِ حضرت موسي(ع) كه به پيغمبري با وي برگزيده شد و نخستین کاهن اعظم یهودیان (در قاموس كتاب مقدس هارون به معناي «كوه نشين» آمده) 2: هارون (قرن 2 هجری) نام يكي از فرزندان امام موسي ابن جعفر(ع)

هاشم

1- (عربي) (در قديم) شكننده، خرد كننده 2- (اَعلام) 1: نام ابن عبد مناف از اجداد پیامبر اسلام(ص) معروف به هاشم ابن عبد مناف 2) هاشم (ابن عتبه ابن ابی وقاص) نام يكي از اصحاب پیامبر اسلام(ص) ملقب به مرقال 3) هاشم ابن حکیم، ملقب به مُقَنَع، پیشوای ایرانی سپید جامگان (قرن2 هجری)، از مردم مرو، رهبر شورشی بر ضدّ خلیفه‌ ي عباسی 4) احمدهاشم (1884- 1933 میلادی) شاعر نمادگرای ترک، که تحت تأثیر نمادگرایان فرانسوی ...

هاني

1- (عربي) مسرور 2- ميسر 3- (اَعلام) 1: نام چند تن از مشاهير عرب 2: نام يكي از ياران امام حسين (ع) در كوفه (هانی بن عروه)

هانيه

(عربي) شادمان، خوشبخت

هجرت

1-(عربي) از كشور يا زادگاه خود به جاي ديگر رفتن و در آنجا ساكن شدن 2- (اَعلام) مهاجرت پیامبر اسلام(ص) و جمعی از یارانش (مهاجران) از مكه به یثرب (مدینه)، که رویدادی ویژه در تاریخ اسلام بود، بعدها مبدأ تاریخ هجری قرار گرفت برابر با 662 میلادی.

هدایت

1- (عربی) راهنمایی کردن به مسیر درست، ارشاد 2- (در تصوف) راهنمایی از سوی خداوند که باعث رسیدن انسان به کمال می‌شود، آنچه خداوند به دل سالک می‌افکند تا به سبب آن به کمال رسد. 3- (اَعلام) 1: تخلص رضاقلی‌ خان للـه باشی، ادیب و مورخ ایرانی، پدر مخبرالدوله. مؤلف انجمن آرای ناصری (فرهنگ فارسی) 2: صادق هدایت، نویسنده‌ ي ایرانی، از پیشگامان ادبیات داستانی به سبک غرب و با محتوای کاملاً ایرانی (1281-1330 ...

هدایت‌الله

(عربي) راهنمايي شده از سوی خدا، ارشاد شده‌ ي خداوند

هدي (هدا)

1-(عربي) هدايت كردن، هدايت، راهنمايي 2- رسيدن به حق و حقيقت 3- راه راست، مسير درست 4- (به مجاز) دين هدايت، اسلام

هديه

1- (عربي) آنچه به مناسبتي يا به رسم يادگار به نشانه‌ ي محبت به كسي داده مي شود، پيش‌كش، ارمغان، كادو 2- (احترام آميز) قيمت خريد و فروش قرآن كريم 3- (در قديم) رونماي عروس 4- (در قديم) موهبت و عطاي خداوند

هديه‌ زهرا

(عربي) از نام‌هاي مركب (به معني هر كدام جداگانه مراجعه شود.)

واحد

1- (عربي) آن‌ كه در نوع خود بي‌نظير و منحصر به فرد است، يگانه، بي‌مثل، يكتا 2- از نام های خداوند 3- (اعلام) 1: واحد تبریزی، مولانا رجبعلی (1008 میلادی) از شعرا و عرفای عصر شاه عباس بزرگ صفوی که بسیار مورد احترام و تکریم شاه مزبور بود. وی شعر میسرود و کتابی به نام کلید بهشت نیز تألیف کرد و سرانجام در اصفهان درگذشت. 2: واحدالعین، اسماعیل بن سمیع اصفهانی (1277 میلادی) از بزرگان علمای معقول و از شاگرد...

واحده

(عربي) مؤنث واحد 1- آن‌كه در نوع خود بي‌نظير و منحصر به فرد است، يگانه، بي‌مثل، يكتا 2- از نامهای خداوند

Page:  « Prev ... 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 Next »