نام اصيل ايراني

در اين دسته بندي 113 مورد موجود مي باشد.
جستجوي نام مورد نظر :
جستجو در تمامي دسته بنديها
شروع با حرف شامل اسم دقيق مشابه
همه آ ا ب ت ج خ د ر ز س ش ق ك م ه و ي پ چ ژ گ
اسم معنای اسم
آرتميس

1-(اَعلام) نام يكي از چند تن الهه‌ ي يوناني كه بر سكه‌هاي اشكاني صورت يا علامت آنها نقش شده است 2-آرتميس (در میتولوژی يونان) ايزد بانوی حامی شكار، حیوانات وحشی، گیاهان، عفت زنان و تولد کودکان بوده است 3- نام يكي از بانوان ايران باستان در زمان خشايارشا كه دريادار بود.

آرميتا

(اوستايي) پارسا، پاك، فروتن

آرمينا

1- منسوب به آرمين 2- (اَعلام) نام ساتراپ نشينِ [سرزمين تحت فرمان استاندار] ارمنستان كه پارسيان (ايرانيان) به آن «آرمينا» و بابليان به آن «اورارتو» مي‌گفتند.

آريانا

1- منسوب به آريا، آريايي 2- (اَعلام) 1:نامي است كه جغرافي‌دانان يوناني به قسمتي از ايران يعني سرزمين آريائي‌ها داده بودند 2: نام قديم ايران 3: نام دایرةالمعارف فارسی که در سالهای 1328-1348 شمسی در 6 جلد به وسیله انجمن دایرةالمعارف افغانستان در کابل منتشر شده است.

آزيتا

1- سوزن کاری کردن 2- نقش زدن با قلم بر روی اشیا 3- آزاده

آسو

1- (در كردي) به معني افق طلايي 2- (در پهلوي) صورت پهلوي واژه‌ ي آهو 3- (در اوستايي) آسو به معناي تندي، شتاب و كوشا آمده است

آفر

1- آتش 2- ماه نهم سال شمسی

آفره دخت

1- دختر آتش 2- دختری که در ماه آذر به دنیا آمده‌است.

آلا

(پهلوي) سرخ، سرخ‌ كم‌ رنگ

آميتيس (آمي تيس)

1- دارنده اندیشه نیک 2- (اَعلام) شاهدخت ايراني دختر هووخشتر (شاه ماد) و نوه‌ ي كياكسار پادشاه ماد كه به همسری بخت النصر پادشاه مصر در آمد. بخت النصر باغ هاي معلق بابل (از عجايب هفتگانه) را براي زنش آميتيس ساخت.

آناهيت

اوستايي آناهيتا

آناهيتا

1- (اوستايي) بي‌آلايش، پاك، به دور از آلودگي و ناپاكي 2-نام الهه آب 3- (در اساطیر) به معنای مادر مقدسِ نیالوده (باکره)، برجسته ترین نماد مادینه‌ ي آریایی، نمایه‌ ي زن (مادر کامل) است.

آناهيد

اوستايي آناهيتا

آنديا

1- فرشته ي کوچک، دختر پاک، تششع خورشید 2- (اَعلام) نام همسر محبوب بابلي اردشير پادشاه هخامنشي است. 3- یکی از تمدن‌های عالی آغاز هزاره اول پیش از میلاد در حاشیه رود قزل اوزن

آنيتا

(اوستايي) آراستگي، مهرباني، خوشرويي

آنيسا

مانند عشق، [(آن) در عرفان عشق + ياي(ي) ميانوند + سا (پسوند شباهت)]

آويد

دانش، خرد، عقل (در زبان اوستايي كلمه‌هاي «آويد، ويد، ويدا» هر سه به يك معني به كار رفته است.)

آيسل

1- (تركي) به معني ماه شفاف 2- مترادف معناي ائل‌سئون به معني وطن پرست 3- (اَعلام) رود قابل کشتیرانی در هلند به طول 116 کیلومتر در دهانه‌ي شمالی رود راین که به دریای آیسلمر می‌ریزد.

آي‌سن (آيسن)

1-(تركي) به معني مانند ماه هستي 2- (به مجاز) زيبارو

ابريشم

1- (پهلوي) رشته‌اي كه از تارهاي پيله براي دوختن و بافتن سازند، حرير 2- (در گياهي) گلي به صورتِ رشته‌هاي باريك آويخته به رنگ زرد يا سرخ كه در تابستان‌ها مي‌رويَد 3- درخت اين گل 4- (در قديم) (در موسيقي ايراني) نوعي ساز زهي

Page:  « Prev 1 2 3 4 5 6 Next »