نام اصيل ايراني

در اين دسته بندي 113 مورد موجود مي باشد.
جستجوي نام مورد نظر :
جستجو در تمامي دسته بنديها
شروع با حرف شامل اسم دقيق مشابه
اسم معنای اسم
آبان

1- نام ایزد آب در دین زرتشتی 2- هشتمين ماه سال شمسي

آبان‌ دخت

1- همسر دارا (داریوش سوم) ۲- دخترآبان

آبتين

1-(اوستايي) به معنی از خاندانِ آثویه 2- (در دساتیر) نفس کامل و نیکوکار و صاحب گفتار و کردار نیک و اسعدالسعدا معنی شده است 3- (اَعلام) (در شاهنامه) پدر فريدون، همسر فرانك، نام یکی از فرماندهان و پهلوانان ایرانی

آتبين

1-(اوستايي) به معنی از خاندانِ آثویه 2- (در دساتیر) نفس کامل و نیکوکار و صاحب گفتار و کردار نیک و اسعدالسعدا معنی شده است 3- (اَعلام) (در شاهنامه) نام یکی از فرماندهان و پهلوانان ایرانی

آتريسا

1- آتش‌گون، آذرگون، مانند آتش؛ 2- (به مجاز) زيبارو و برافروخته ، مرکب از آتری(تغییر یافته آذر-آتر-آتری) + پسوند مشابهت

آترين

1- آتش، آتشين 2- (به مجاز) زيبارو 3- (اَعلام) (در دوره‌ ي هخامنشی) آتَرین بانویی نامدار از بازماندگان کمبوجیه پسر کوروش شاه بود که بر داریوش بزرگ شورش کرد.

آتور

1- (پهلوي) آتش، آذر 2- (اَعلام) 1: يك بخش از تقويم قديمي ايراني كه مغهاي دوران پادشاهی ماد بر پايه روح و زرواني آن را تغيير داده‌اند. 2: نام فرشته‌ ي در ایران باستان

آتوسا

1-(يوناني) زبردست 2-(اَعلام) 1: نام چند شاهزاده خانم ايراني عهد هخامنشي و مشهورترين آنان دختر كوروش بزرگ، زن داريوش اول و مادر خشايارشاي اول است 2:(در اوستا) نامِ شه بانوي دوست داشتني گشتاسب شاه

آتين

1- (در زند و پازند) موجود شده، پيدا گرديده 2- به هم رسيده.

آدینا

الهه زیبایی‌ ها

آذر

1- (پهلوي) آتش، نار؛ 2- ماه نهم از سال شمسي؛ 3- (در قديم گاه شماري) نام روز نهم از ماه شمسي در ايران قديم؛ 4- (به مجاز) آتشكده؛ 5- (اَعلام) فرشته نگهبان آتش نزد ايرانيان باستان.

آذرخش

1- صاعقه، برق 2- نام نهمين روز از ماه آذر (آذرگشسب را هم گاه آذرخش گفته‌اند، این واژه تصحیفِ «آذرجشن» است و آذرجشن، جشنی در روز نهم آذر بوده که در این روز به زیارت آتشکده ها می رفتند.

آراد

1- (اَعلام) (در آیین زرتشتی) نام فرشته‌ ي موكل بر دين و تدبير امور و مصالحي كه به روز آراد متعلق است، روز بيست و پنجم ماه شمسي به نام اوست 2- (در پهلوي) آراي، آراينده

آراز

1- (تركي) ارس 2- (اَعلام) قهرمان منسوب به طايفه‌ي آس

آراسته

1- آرايش شده و زينت و زيور داده شده 2- آن كه علاوه بر ظاهر مرتب داراي صفت‌هاي خوب اخلاقي نيز هست 3- (پهلوی، صفت مفعولي از آراستن) منظم، مرتب، داراي سامان، با زيور و زينت

آرام

1- سكون، ثبات، آسايش، طمأنينه، صلح، آشتي، راحت 2-(در قديم) مايه‌ ي آرامش، آرامش بخش، تسلي بخش

آراه

نام فرشته موکل روز ۲۱ ازماه پنجم درآئین زرتشت

آرتا

(اوستايي) مقدس، راست گفتار، درست كردار

آرتادخت

1- دختر راست گفتار و درست كردار، دختر پاك و مقدس؛ 2- (اَعلام) نام بانويي فرهنگدار و اقتصاد دان است كه در زمان اشكانيان به خزانه داري يكي از شهرياران اشكاني رسيد.

آرتان

(اَعلام) نام برادر داریوش پادشاه هخامنشی و پسر ویشتاسب

Page:  1 2 Next »