نام شاهنامه اي

در اين دسته بندي 27 مورد موجود مي باشد.
جستجوي نام مورد نظر :
جستجو در تمامي دسته بنديها
شروع با حرف شامل اسم دقيق مشابه
اسم معنای اسم
گردآفريد

(اَعلام) (درﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ) ﻧﺎﻡ دﺧﺘﺮ ﮔﮋدﻫﻢ از ﻣﺮزداراﻥ اﯾﺮاﻧﯽ در زﻣﺎﻥ ﮐﯿﮑﺎووﺱ ﭘﺎدﺷﺎﻩ ﮐﯿﺎﻧﯽ، ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻟﺸﮑﺮ ﻣﺮزﺑﺎﻧﺎﻥ اﯾﺮاﻥ در ﻧﺒﺮد ﺑﺎ ﺳﻬﺮاب، ﮐﻪ در دژ ﺳﭙﯿﺪ در ﻣﺮز اﯾﺮاﻥ و ﺗﻮراﻥ ﺑﺎ ﺳﻬﺮاﺏ ﺟﻨﮕﯿﺪ ، ﻓﺮزﻧﺪ ﮔﮋدﻫﻢ

گردآفرين

(اَعلام) (درﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ) ﻧﺎﻡ دﺧﺘﺮ ﮔﮋدﻫﻢ از ﻣﺮزداراﻥ اﯾﺮاﻧﯽ در زﻣﺎﻥ ﮐﯿﮑﺎووﺱ ﭘﺎدﺷﺎﻩ ﮐﯿﺎﻧﯽ، ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻟﺸﮑﺮ ﻣﺮزﺑﺎﻧﺎﻥ اﯾﺮاﻥ در ﻧﺒﺮد ﺑﺎ ﺳﻬﺮاب، ﮐﻪ در دژ ﺳﭙﯿﺪ در ﻣﺮز اﯾﺮاﻥ و ﺗﻮراﻥ ﺑﺎ ﺳﻬﺮاﺏ ﺟﻨﮕﯿﺪ ، ﻓﺮزﻧﺪ ﮔﮋدﻫﻢ

گرشاسب

مترادف كَرشاسپ و گَرشاشپ 1- به معني دارنده‌ي اسب لاغر 2- (اَعلام) (در شاهنامه) 1: از پهلوانان ايراني سپاه منوچهر در جنگ با سلم و تور و خزانه دار منوچهر، گرشاسبنامه سرگذشت اوست. 2: آخرین شاه از سلسله‌ي پیشدادیان و پسر زو كه نه سال پادشاهي كرد.

گشتاسب

1- دارنده‌ ي اسب آماده 2- (اَعلام) 1: (در شاهنامه) نام پسر لُهراسب پادشاه كيان كه خواهان پادشاهي از پدر بود. 2: گَشتاسب نام پدر داريوش بزرگ پادشاه هخامنشي

گشواد

مترادف كشواد 1- داراي بيان شيوا و فصيح 2-(اَعلام) (در شاهنامه) پهلوان ايراني، پدر گودرز، ملقب به زرّین کلاه

گل‌آرا

1- آن كه حرفه‌اش گل آرايي است، آن كه هنر چيدن و آرايش گل‌ها در يك مجموعه يا قرار دادن آنها در كنار شاخ و برگ و مانند آن به جهت جلوه و زيبايي بيشتر دارد 2- (اَعلام) نام مادر روشنك بنا بر بعضي از نسخه‌ هاي شاهنامه

گودرز

(اَعلام) 1: (در شاهنامه) سردار ايراني عصر کیکاووس و کیخسرو، پسر گشواد و دارای 78 پسر، که همه از پهلوانان بودند. او در خواب از وجود کیخسرو خبر یافت و گیو را به جستجویش به توران فرستاد. در جنگ یازده رخ پیران را کشت. کیخسرو او را وصی خود قرار داد؛ 2: شاه اشکانی (45-51 میلادی) که از سال 41 میلادی با وردان بر سر پادشاهی کشمکش داشت و سرانجام با کشته شدن وردان به دست بزرگان پارتی به پادشاهی رسید. کتیبه‌ا...

گيو

(اَعلام) (در شاهنامه) يكي از پهلوانان داستاني ايراني پسر گودرز، داماد رستم و پدر بيژن. برای آوردن کیخسرو به توران رفت. در پایان کار کیخسرو از جمله‌ي همراهان او بود، که در برف ناپدید شدند.