نام هاي مذهبي و قرآني

در اين دسته بندي 409 مورد موجود مي باشد.
جستجوي نام مورد نظر :
جستجو در تمامي دسته بنديها
شروع با حرف شامل اسم دقيق مشابه
اسم معنای اسم
بدريه

(عربي) 1- منسوب به بدر يا ماه شب چهارده (بدر به معني ماهي كه به صورت دايره‌ي كامل ديده مي‌شود + ايه (پسوند نسبت))، 2- (به مجاز) ماه مانند و زيبارو

بديع

1- (عربي) جدید، تازه، نوآیین 2- زیبا 3- جالب، شگفت انگیز، نادر 4- (در ادبیات) از دانش های ادبی که در آن از آرایش ها و زیبایی های شعر و نثر بحث می شود. 5- از نام های خداوند، مبدع، آفریننده 6- (اعلام) 1: امیرمهدی بدیع تاریخ نگار و پژوهنده ی معاصرایرانی، در همدان زاده شد و در فرانسه تحصيل كرد. هدفش آن بود که جایگاه ایران را در تاریخ آنچنان که هست نه آنچنان که خاورشناسان می گویند به دنیا بشناساند. 2...

بديعه

(عربي) (مؤنث بَديعه)

بشارت

1-(عربي) خبر خوش، مژده، مژده دادن، مژده آوردن 2- (در ادبيات عرفاني) بشارت به وصل حبيب به سوي حبيب است.

بشري (بشرا)

1- (عربي) بشارت، مژده، مژدگاني، بُشري 2- از واژه‌هاي قرآني (يونس: 64)

بصيرا

1- (عربي ـ فارسي) منسوب به بصیر (بَصيرا + ا (پسوند نسبت))، 2- منتسب به دانايي 3- (به مجاز) دختري كه بينا و دانا باشد.

بصيرت

1-(عربي) بينايي 2- (به مجاز) آگاهي داشتن از امري و جزئيات آن را در نظر داشتن، آگاهي و دانايي 3- (در تصوف) نيروي باطني كه سالك با آن حقايق و باطن امور و اشيا را در مي يابد.

بلور

1-(عربي، معرب از يوناني) نوعي ماده‌ي معدني جامد و شفاف مانند شيشه 2- آنچه از جنس شيشه‌ي شفاف خوب است

بنت‌ الهدي

(عربي) دختر هدايت شده

بهجت

(عربي) شادماني، نشاط

بهشت

1- (در ادیان) جایی بسیار سرسبز و خرّم، با نعمت های فراوان که نیکوکاران پس از رستاخیز در آن زندگی جاوید خواهند داشت، جنت در مقابل دوزخ 2- (به مجاز) با صفاترین و بهترین جا 3- (به مجاز) دختر زیبا و با طراوت

بهشته

1- منسوب به بهشت (بهشت + ه (پسوند نسبت))، 2- (به مجاز) زيبا رو

بهيه

1-(عربي) تابان، روشن 2- فاخر، شكوه‌مند، بِهيه

بيان

1- (عربي) سخن، گفتار 2- شرح و توضيح 3- زبان‌آوري، فصاحت و بلاغت 4- (به مجاز) زبان 5- (در اصطلاح علوم بلاغی) علمی است که به ياری آن می‌توان يک معنا را به شيوه های گوناگون، با وضوح و خفای متفاوت ادا کرد.

تارخ

1- (در عبري) (تارح) به معنی تنبل 2- (اَعلام) نام پدر حضرت ابراهيم(ع)

تاميلا

1- (عربي) از روي اميدواري، اميدوارانه (مصدر باب تفعيل) 2- در برخي منابع به معني بخشنده

تبرك

1-(عربي) تبرّك، مبارك بودن، مباركي، خجستگي، خوش يمني 2- بركت گرفتن

تبسم

1-(عربي) لبخند، خنده‌ي بدون صدا، تبسّم 2- (در قديم) (به مجاز) درخشيدن

تحسين

(عربي) ستودن و تمجيد كردن، مورد ستايش قرار دادن، آفرين گفتن و نيك شمردن

تراب

(عربي) خاك، تُراب

Page:  « Prev 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11... Next »