نام هاي دختر ثبت احوال

در اين دسته بندي 475 مورد موجود مي باشد.
جستجوي نام مورد نظر :
جستجو در تمامي دسته بنديها
شروع با حرف شامل اسم دقيق مشابه
اسم معنای اسم
آرتادخت

1- دختر راست گفتار و درست كردار، دختر پاك و مقدس؛ 2- (اَعلام) نام بانويي فرهنگدار و اقتصاد دان است كه در زمان اشكانيان به خزانه داري يكي از شهرياران اشكاني رسيد.

آرتميس

1-(اَعلام) نام يكي از چند تن الهه‌ ي يوناني كه بر سكه‌هاي اشكاني صورت يا علامت آنها نقش شده است 2-آرتميس (در میتولوژی يونان) ايزد بانوی حامی شكار، حیوانات وحشی، گیاهان، عفت زنان و تولد کودکان بوده است 3- نام يكي از بانوان ايران باستان در زمان خشايارشا كه دريادار بود.

آرتينا

منسوب به آرتين (پاک و مقدس)

آرزو

1- خواهش، كام، مراد، چشمداشت، اميد، توقع و انتظار 2- ميل و اشتياق براي رسيدن به مراد يا مقصودي معمولاً مطلوب 3- (اَعلام) در شاهنامه دختر شاه یمن و همسر سلم پسر فریدون و نیز دختر ماهیار گوهر فروش و همسر بهرام گور

آرشيدا

آريائي درخشان

آرميتا

(اوستايي) پارسا، پاك، فروتن

آرمينا

1- منسوب به آرمين 2- (اَعلام) نام ساتراپ نشينِ [سرزمين تحت فرمان استاندار] ارمنستان كه پارسيان (ايرانيان) به آن «آرمينا» و بابليان به آن «اورارتو» مي‌گفتند.

آرمينه

منسوب به آرمين

آرنوش

ايراني و آريايي جاويد ( آر = آريايي، ايراني + نوش = جاويد)

آرنيكا

1- گياهي با نام هميشه بهار كوهي، تنباكوي كوهي ، نامي انگليسي، فرانسوي و آلماني

آريانا

1- منسوب به آريا، آريايي 2- (اَعلام) 1:نامي است كه جغرافي‌دانان يوناني به قسمتي از ايران يعني سرزمين آريائي‌ها داده بودند 2: نام قديم ايران 3: نام دایرةالمعارف فارسی که در سالهای 1328-1348 شمسی در 6 جلد به وسیله انجمن دایرةالمعارف افغانستان در کابل منتشر شده است.

آرياناز

1- مايه‌ ي افتخار نژاد آريايي 2- مظهر زيبايي و جمال نژاد آريايي

آريسا

آريايي + سا (پسوند شباهت)، معادل آريسان

آرينا

منسوب به آرين، آريَنا با آرینا/arina/ هم نویسه است، که در اساطیر آرینا نام ایزد بانوي خورشيد در میان قوم قدیمی هیتی است كه از خود فرهنگ و شهر آبادی شایان توجهی را به یادگار گذاشتند.

آزاده

1- آزاد، اصيل 2- (در قديم) نجيب، شريف، صالح 3- (در قديم) ايراني 4- (اَعلام) نام زنِ چنگ نوازي در زمان بهرام گور.

آزرم

1- داد، انصاف، شرم، حيا، لطف 2-(در قديم) ملايمت، مهرباني، ارج و قرب، ارزش و احترام، آسودگي، آسايش

آزيتا

1- سوزن کاری کردن 2- نقش زدن با قلم بر روی اشیا 3- آزاده

آسا

1- آسودن 2- آسايش دهنده 3- وقار، ثبات 4- آراينده 5- (در قديم) شكل و شمايل

آساره

(لری، دزفولی) ستاره

آسانا

دختر زيبا

Page:  « Prev 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11... Next »