اسم | معنای اسم |
---|---|
هورا |
درکردی غوغا و در اوستایی به معنایی نوشیدنی مست کننده یادشده است. |
هوزان |
(آوازەخوان) هو به معنای خدا و زان مخفف دانش است این اسم بهتر است به معنای خدای دانش و زانیاری تعبیر شود(همچون:شاهو=شا مخفف شاخ و هو به معنای خداپس شاهو یعنی کوه بلند یا خدای کوه های اطراف ) |
وينا |
1- (در كردي) شناخت، شناسايي 2- بينا |
پرژین |
(کردی) پرچین، حصار، پَرژین ، پرچینی از گلهای ریز به دور باغات |
چنور |
(کردی) گیاهی خوشبو شبیه به شوید، که در بعضی از مناطق کردستان میروید |
ژوان |
(كردي) ميعادگاه عاشق و معشوق |
ژيار |
1- (كردي) شهرنشيني، تمدن 2- زندگي شهروندان |
ژينا |
(كردي) (ژين به معناي زندگي + ا (پسوند نسبت)) 1- منسوب به زندگي 2- (به مجاز) زندگي، حيات |
ژينو |
(كردي) ژين به معناي زندگي + او (پسوند دارندگي))، 1-داراي زندگي 2- (به مجاز) زنده، زندگي، داراي حيات |
ژيوار |
(كردي) زندگي |
ژینوس |
(کردی) (ژين به معناي زندگي + نوس به معنی نویسنده) 1-داراي زندگي 2- (به مجاز) زنده، زندگي، داراي حيات 3- در زبان فرانسه نیز این نام وجود دارد و به معنای باهوش و نابغه است . |
ژیوار |
(زندگی)نام روستایی در منطقه اورامانات(وجه تسمیه روستا یعنی مکانی برای گذران بهتر زندگی) |
کازیوه |
(کردی) سپیدی صبح که همه افق را فرا گیرد. |
گلاره |
(كردي)1- مردمك چشم 2- حبه ي انگور (گِلاره) |