اسم | معنای اسم |
---|---|
ترلان |
1- (در تركي) مرغي از جنس باز شكاري را گويند، تَرلان 2- (در كردي) 1: به معني زيبا 2: نام نوعي اسب است. |
جيران |
1-(ترکی) آهو 2- (به مجاز) معشوقِ زیبا 3- (در قدیم) (به مجاز) چشمِ زیبا |
درنا |
(تركي) پرنده ای وحشی و حلال گوشت، با پاهای بلند، گردن دراز و دُم کوتاه كه بیشتر در کنار آب ها می نشیند، كُلنگ |
راژان |
1- (كردي) خوابيدن، جنبيدن گهواره 2- (اَعلام) روستايي در بخش سلوانا، شهرستان اروميه |
زهار |
فریاد |
سارو |
1- (ساروک) نام پرنده ای سیاه رنگ در هندوستان که مانند طوطی سخن گو می باشد. 2- (در کردی) طوطی 3- (در تركي) ساروج 4- (اعلام) نام چندین روستا در شهرستان های زاهدان، بهشهر، (سارو مزرعه) سمنان |
ساچلي |
(تركي) داراي موهاي بلند و پرپشت، گيسو بلند |
سیامه ند |
برگرفته از افسانه ی کردی "خَج و سیامند"، سیامند عاشق خَج (خدیجه) میشود و در راه این عشق هر دو جان می سپارند |
شانلي |
( تركي) 1- افتخار آميز 2- مشهور |
لاوين |
(اَعلام) نام يكي از مناطق مرزي غرب ايران (روستایی است از توابع بخش مرکزی و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران) |
لاچين |
(تركي) شاهين شكاري، شاهين سفيد، باز شكاري |
مارال |
1- (تركي) مرال، گوزن، آهو 2- (به مجاز) زيبا و خوش اندام |
ياشا |
(تركي) به معني زنده باد، آفرين |
ياشار |
(تركي) جاويدان، هميشه زنده |
يانا |
1- (اوستايي) نيكي رسان، نكويي بخش 2- (در تركي) در حال اشتعال 3- (به مجاز) زیبا و درخشان |
پارلا |
( تركي ) به معني درخشنده و نوراني |
پاشا |
1- (تركي) بزرگ (مخففِ پادشاه) 2-(اَعلام) (منسوخ) در امپراتوري عثماني، لقب و عنواني براي مقامات لشكري و كشوري و بعضاً فرمانروا و حاكم هر يك از سرزمينهاي وابسته |
چاووش |
1- (تركي) آن كه پيشاپيش زائران با صداي بلند و به آواز اشعار مذهبي ميخواند. 2- مأمور تشريفات در دربار 3- نقيب لشكر و قافله |